500 Days of Summer

۵۰۰ روز سامر 

فیلم به این صورته که خطی جولو میره وروزهای مختلف اشنایی دو کارکتر رو به ما نشون میده
در شروع فیلم به ما میگن که
_قبل از اینکه فیلم را ببنیدید، باید بدانید که این یک فیلم عاشقانه نیست_

و اما ماجرای فیلم برمیگرده به روز ۴۸۸ یکی از روزهای پایانی فیلمو بعد یهویی همه چیز برمیگرده به اول تام معمار هست اما الان توی یک شرکت کارت پستال سازی کار میکنه اونجا برای اولین بار دستیار جدید رئیسش رو میبینه و عاشقش میشه سامر (به معنی تابستان) و تام از لحاظ سلیقه اهنگ باهم تفاهم دارند که این باعث میشه تام عاشق سامر بشه بعد از اون تام و سامر همراه دوستشون به یک کلاب میرن و اونجا دوست تام میگه که تام عاشق سامر شده 
تامو سامر باهم دوستیشونو اغاز میکننو ولی سامر همیشه معتقده بوده هیچوقت نمیخواد دوست دختر کسی باشه
تام نقطه مورد علاقش توی شهرو به سامر نشون میده و باهم کلی کار باحال میکنند و خیلی بهشون خوشمیگذره اما خب سامر هنوزم به جملش معتقد بوده و بعد روز ۲۹۰ بعد از یه سری دعوا سامر و تام از هم یهویی جدا میشن
چند ماه بعد سامرو تام توی یک عروسی همو میبنند که سامر تام رو دعوت میکنه برای یک مهمونی 
اینجا تام وقتی وارد خونه سامر میخواسته بشه 
دوتا دیدگاه رو نشون میده 
دیدگاهی که تام دوس داشته اتفاق بیوفته سامر بیاد بغلش کنه باهم حرف بزنن و ...
دیدگاه واقعی که سامر فقط سلام‌میکنه و تام تنهایی مهمونی رو میگذرونه همچنین تام حلقه نامزدی توی دست سامر میبینه 
بعد اون تام افسرده میشه و از شرکتش میاد بیرون ومیرسیم به روزی ۴۸۸  روزی که سامرو تام همو توی همون نقطه موردعلاقه تام می‌بیند حالا سامر ازدواج کرده و تام ازش میپرسه چجوری تویی که نمیخواستی دوست دختر کسی باشی ازدواج کردی 
سامر میگه من درموردت هیچوقت مطمئن نبودم منطورشه که مطمئن نبودم دوستت داشته باشم و مطمئن نبودم بخوای باهام ازدواج کنی
چند روز بعد تام برای مصاحبه کاری به یک شرکت میره و در اونجا با یه دختر اشنا میشه از دختر میپرسه که باهم برند یه قهوه بخورن دختر رد میکنه ولی بعد از یکم مکث قبول میکنه وقتی تام اسم دختره رو میپرسه دختره بهش میگه که اسم اون آتم است ( آتم به معنی پاییز ، بعد از تابستان پاییز هست )  
پایان