میا عاشق بازیگری و توی کافه کمپانی برادران وارنر کار میکرده و سباستین نوازنده جاز بوده
اونا اولین بار توی ترافیک باهم بحثشون میشه و بعد از اون توی مهمونی که میا به اصرار دوستاش رفته بوده همو میبینن و بعد دوباره توی یک مهمونیه دیگه و بعد از اون سباستین به محل کار میا میره و اونا باهم بیشتر اشنا میشن از علایقشونمیگن اینکه سب دوس داره یه کافه به اسمخودش داشته باشه برای خودش و همین بین میا گوشیش زنگ میخوره و نامزدش اونو دعوت میکنه به یه مهمونی سباستین هم میارو دعوت میکنه برای شب برن سینما میا از مهمونی نامزدش که اصلا واسش جذاب نبود سریع فلنگو میبنده و میره پیش سباستین و باهم فیلم میبینن و بعدش رصد خونه
بعد از این میا و سب باهم زندگی میکنند میا مدام ازمونای بازیگریشو رد میشده و خب سب وقتی میفهمه مامان میا اولویتش پوله به یک گروه میپوینده و کلی میره سفر مفر و پول در بیاره ولی این باعث میشه از میا دور تر شه که میا اینو دوس نداشته باهم بحثشون میشه و دعوا و کات مات میاهم جمع میکنه میره خونه باباش ولی همون موقع زنگ میزنن میگن بیا که قبول شدی سب میره به میا میگه میا میگه نمیخوام برم همه رو رد میشم ولی سب میارو مجبور میکنه که بره این یکیو امتحان بده
سباستین اونروز به میا میگه وقتی قبول شدی همه چیزو فدای کارت کنه حتی منو اون رویای توعه باید بهش برسی همیشه دوستت خواهم داشت 😭 و میاهم میگه منم
جداییشونو قبول کرده بودن خاک تو سرشون ولی ته دلشون میدونستن بهم میرسن 😭احمقا
هیچی دیگه میا معروف که میشه واقعا سبو از یاد میبره میره پاریس ماریس شوهر میکنه بچه دار میشه و یروز برمیگرده شهرشون وقتی میخواسته با شوهرش برن یچیزی بخورن یهو به یه کافه برمیحوره که سر درش همونی بوده که خودش طراحی کرده بوده واسه سب وارد میشه و سب میبینه میارو اهنگ مخصوص خودشونو میزنه و تموماین مدت قراره اشک بریزید و پاره شید چون میا تموم این مدت که با شوهرش بوده و اینا سب رو کنار خودش تصور میکرده خلاصه سب و میا توی رویا باهم زندگی میکنن بچه دار میشن و وقتی اهنگتموم میشه میا با یه نگاه خداحافظی از سب برای بار اخر جدا میشه خاک تو سر هردوشون
https://t.me/doyoudeserveit